برندینگ در ولیعصر

نیوزباکس تصور کنید که در یک مهمانی حضور دارید و درخواست آب می‌کنید.

یک سینی می‌آورند که روی آن دو بطری آب است.

شما کدام‌یک از بطری‌ها را برمی‌دارید؟ بطری‌ سمت چپی یا بطری سمت راستی؟ در نگاه اول شاید فکر کنید که بطری سمت چپ، قبلا استفاده شده است و ممکن است از سهل‌انگاری میزبان ناراحت شوید و ابراز کنید که چرا یک بطری دست‌خورده را برای شما آورده‌است.

اما میزبان می‌گوید که در بین راه برچسب این بطری کنده شد و از دست‌نخورده بودن آن شما را مطمئن می‌کند.

حالا کدام بطری را برمی‌دارید؟ من باز ترجیح می‌دهم بطری سمت راستی را بردارم.

انگار با این انتخاب خیالم راحت‌تر است.

حالا سوال اینجاست که برچسب دور بطری آب، چه ویژگی‌ای دارد که تا این‌حد بر انتخاب‌ ما تاثیرگذار است؟ برند یا نام تجاری را می‌توان احساسی دانست که افراد از تجربه‌ی یک محصول یا خدمت کسب می‌کنند.

برند چیزی فراتر از یک نام، اصطلاح، طرح و یا نماد است.

نام تجاری احساس آشنایی است که در هنگام استفاده از یک محصول یا نسبت به یک کسب‌وکار داریم.

بنابراین، برندها در ذهن‌ها زندگی می‌کنند؛ در ذهن کسانی که آن‌ها را تجربه می‌کند؛ در ذهن کارمندان، سرمایه‌گذاران، رسانه‌ها و از همه مهم‌تر، مشتریان.

به زبان ساده‌تر برندها جزیی از ادراک ما از دنیای واقعی هستند.

برندسازی فقط طراحی لوگو و رنگ سازمانی نیست.

برندینگ یعنی اینکه مردم چگونه محصولات، خدمات و به‌طورکلی، کسب‌وکار شما را درک می‌کنند.

هدف نهایی از برندسازی این است که اطمینان حاصل کنید که جامعه همان تصوری را از برند شما دارد که شما می‌خواهید.

بنابراین این شما هستید که به احساس مردم درباره برندتان شکل می‌دهید.

محصولات به لحاظ عرضه در بازار به دو دسته محصولات عام و محصولات برند تقسیم می‌شوند.

محصولات عام محصولاتی هستند که مشتریان تمایزی بین آن‌ها و دیگر محصولات، ازنظر نیازی که رفع می‌کنند و ارزشی که ایجاد می‌کنند، قائل نمی‌شوند.

اگر مردم دلیل روشنی برای خرید یک محصول نداشته باشند، ارزان‌ترین محصول را می‌خرند.

اما زمانی که مشتریان متوجه یک تفاوت پررنگ بین یک محصول عام با محصولات مشابه، شوند، در نگاه آن‌ها آن محصول جایگاه خاصی پیدا می‌کند و اصطلاحا به برند تبدیل می‌شود.

بستنی، آموزش زبان یا فرش ماشینی، در ابتدا محصولات و خدمات عام هستند و طبیعتاً اگر مشتریان دلیلی برای انتخاب خاصی از بین همهٔ محصولات نداشته باشند، ارزان‌ترین آن‌ها را برمی‌گزینند.

اما طعم خاص یک برند بستنی، سبک خاص یک مدرس زبان و یا تسهیلاتی که یک فروشگاه فرش ارائه می‌دهد می‌تواند باعث جلب‌توجه مردم شود و در بلندمدت، برای مشتریان به دوستی تبدیل شود که در میان سیلی از انتخاب‌ها می‌توان روی آن حساب کرد.

امروزه آگاهی از برند به‌عنوان مهم‌ترین هدف بازاریاب‌ها نام برده می‌شود و شبکه‌های اجتماعی با حدود ۳.

۸ میلیارد کاربر فعال، یک بستر مناسب برای تحقق این هدف است.

با حضور پررنگ در شبکه‌های اجتماعی، می‌توانید ضمن افزایش طیف مخاطبان خود، جایگاهی منحصربه‌فرد در ذهن مشتریان به‌دست آورید.

برای ساختن برند، حضور در شبکه های اجتماعی لازم است اما کافی نیست؛ این حضور متضمن رعایت نکاتی است.

اگر برند را مانند یک شخصیت در نظر بگیریم، سه سوال زیر می‌تواند به ما در ساختن برند در شبکه های اجتماعی کمک کند: ابتدا لازم است بدانید از جانب چه برندی صحبت می‌کنید.

یعنی برند خود را بشناسید.

بدانید ماموریت برند شما چیست و به‌دنبال دستیابی به چه هدفی است، چه فایده‌ای به مشتریان می‌رساند و مزیت رقابتی آن در مقایسه با رقبا چیست.

دانستن این اطلاعات به شما کمک می‌کند که انتخاب کنید درباره‌ چه موضوعاتی و با چه لحنی در شبکه های اجتماعی صحبت کنید.

تمام فعالیت‌های شما در شبکه های اجتماعی ازجمله نوع محتوایی که منتشر می‌کنید و لحنی که به کامنت‌ها پاسخ می‌دهید، درگذر زمان برند شما را شکل می‌دهد.

داشتن محتوای یکپارچه (از نظر لحن گفتاری و ویژگی‌های بصری)، صدای رسای برند شما در شبکه‌های اجتماعی مختلف است.

معمولا المان‌ها و تصاویر، در درک مخاطبان از برند، نقش اساسی دارند.

زیرا مغز انسان معمولا تصویر را ۶۰.

۰۰۰ برابر سریع‌تر از متن پردازش می‌کند.

تناسب طرح‌های بصری با اهداف بازاریابی ، قدم مهمی است که باعث افزایش تاثیر و ماندگاری برند می‌شود.

پس از شناخت برند و انتخاب لحن و تصویر مناسب و یکپارچه، باید بدانید که مخاطبان شما چه کسانی هستند و برند شما برای ارائه خدمت در چه بازاری در حال فعالیت است.

بنابراین لازم است اهداف برندینگ را متناسب با بازار در پیش بگیرید و با آگاهی و اطلاعات دقیق از بازار، قدم بردارید.

اگر می‌خواهید به مخاطبان خود کمک کنید، باید پا در کفش آنها کنید و به مشکلات، خواسته‌ها و نیازهای آن‌ها، از دریچه‌ی نگاه خودشان نگاه کنید.

سوالات زیر باعث می‌شود مخاطبان خود را بیشتر و بهتر بشناسید: مخاطبان شما در کدام گروه سنی قرار دارند؟ در کدام طبقه اجتماعی قرار دارند؟ چالش‌ها و دغدغه‌ی اصلی آن‌ها چیست؟ (مثلا: ارتقای شغلی، ازدواج، تربیت یا داشتن فرزند، تامین مایحتاج دارویی مثل بیماران ام اس، نگهداری از پدر و مادر) ویژگی‌های برجسته‌ی شخصیتی آن‌ها چیست؟ مثلا مغرور بودن، احساسی یا منطقی بودن، حساس روی وضعیت ظاهری، علاقه مند یا بی‌تفاوت به برندها، متعصب بودن و… .

همانطور که اشاره کردیم، برند یک مفهوم ذهنی است که در ذهن مخاطبان ایجاد می‌شود.

برای آنکه بتوانید همان تصویری که می‌خواهید را ایجاد کنید، باید ابتدا خودتان آن را بشناسید و سپس از طریق تولید و انتشار محتوا در شبکه های اجتماعی و سایت، در ذهن مخاطبان ترسیمش کنید.

نوع گفتگوی شما با مخاطبان، به مرور زمان، باعث رشد این مفهوم می‌شود.

امروزه چیزی که بیشتر از معرفی محصولات یا خدمات اهمیت دارد، تصاحب جایگاه در ذهن مخاطبان است و برندی سهم بیشتر از بازار را به دست می‌آورد که بخش بیشتری از ذهن‌ها را تصاحب کند.

به همین خاطر یک فرایند برندینگ موفق بر پایه شناخت دقیق از برند و مخاطب استوار است.

منبع نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند * دیدگاه نام * ایمیل * وب‌ سایت ما به کسب و کارها کمک می‌کنیم تا با شنیدن پست‌ها و کامنت‌های کاربران در شبکه‌های اجتماعی و واکنش به موقع به آن‌ها به برندی محبوب نزد مشتریان تبدیل شوند.