با برندینگ در شهرستان ییلان تایوان در صدر بازارتان قدم بزنید. برند شدن در یک نام تجاری آرزوی هر شرکتی میباشد تا از این طریق بتواند اعتبار خود را به رخ همگان بکشاند. در بازار امروز برند شدن علاوه بر نشان دادن قدرت و اعتبار یک نام تجاری تاثیر بسزایی در فروش و افزایش مشتریان دارد. خدمات برندینگ شرکت سیماگر شامل استراتژی و برنامه ریزی میباشد که در راستای اهداف استراتژی سازمان و فرهنگ سازمانی شما در قالب یک برند بوک است.
شرکت سیماگر یک شرکت معتبر در زمینه طراحی وب اپلیکیشن ، طراحی وب سایت ، سئو سایت ، برندینگ و تبلیغات و بازاریابی اینترنتی است که با تکیه بر تجربه و علم روز و استفاده از تکنولوژی های جدید قابلیت ارائه نرم افزارهایی حتی با امکان سیستم های توزیع شده مانند اسنپ و علی بابا را دارد.
کرج - یک پژوهشگر علم برندینگ با طرح این سؤال که چرا در ایران نتوانستهایم صاحب یک برند قدرتمند باشیم، می گوید: برندینگ در ایران بومیسازی نشده است.
خبرگزاری مهر - گروه استانها - ساره نوری: از مفهوم برند و برندینگ چه میدانیم؟ بسیاری در پاسخ به این سؤال از برندهای لباس یا تلفن همراه یاد میکنند.
اما آیا برند در سامسونگ، اپل و گوچی خلاصه میشود؟ ازآنجاییکه تعریف برند طی سالهای اخیر تغییرات زیادی به خود دیده و نحوه تعریف به زاویه دید افراد بستگی دارد با یکی از متخصصان علم برندینگ گفتگویی انجام دادیم.
مهدی اکبری فامیله دارای دکترای تخصصی کارآفرینی بینالملل است.
وی ۱۴ سال است که دغدغه و علاقهاش را در حوزه برندینگ بهصورت تخصصی دنبال میکند.
وی برای نخستین بار مقاله شناسایی زمینهها و الزامات ساخت برند شهر کرج را به رشته تحریر درآورده است.
این متخصص علم برندینگ میگوید: میخواهم در مورد مسئلهای صحبت کنم که دغدغه بسیاری از آدمها است، از کارآفرینان دیروز تا امروز، از کسانی که مدیران شرکتهای کوچک و بزرگ هستند و حتی مدیران شهری و کشوری، مسئلهای که دستبهدست شده اما کسی تعریف درستی از آن مفهوم عمیق را ارائه نکرده است.
«دیوید آکر»، «مارتین نیومایر» و بسیاری دیگر تعریفی از این موضوع ارائه کردهاند ولی در ایران این مدل بومیسازی نشده است، یعنی کسی نبوده که این مدل را به زبان خود ما بیان کند.
علم برندینگ دو بال به نام بازاریابی و استراتژی دارد وی میگوید: ابتدا باید بگویم که برندینگ از کجا آغاز میشود.
علوم اجتماعی، روانشناسی و اقتصاد سه ستون علم مدیریت هستند که ریشه آنها فلسفه است.
ما باید خودمان را بشناسیم و به درکی از روحیات خود برسیم تا بتوانیم در جامعه زندگی کنیم.
از آنجاییکه انسان همیشه به دنبال چیستی و چرایی است باید به این سؤالات پاسخ دهد که چرا به دنبال خود شناسایی و دیگر شناسی است؟ چرا در ارتباط با دیگران به دنبال ارزش و خدمت است.
به این سؤالات فلسفه پاسخ میگوید.
دکتر اکبری فامیله برندینگ را یکی از کارکردهای مهم علم مدیریت میداند و میگوید: علم برندینگ دو بال به نام بازاریابی و استراتژی دارد، حالا که علم مدیریت را شناخته و وارد فضای کسبوکار شدهایم و به عبارتی وارد فضای بازی شدهایم باید از ارتباطی که شکلگرفته به دنبال رفع نیازها و تولید ارزشها باشیم که همان مفهوم بازاریابی است.
وی با تأکید بر اینکه اساساً کسبوکار برای رفع نیاز و تولید ارزش ایجادشده است، میگوید: در این فضا کسان دیگری نیز وجود دارند که مثل ما فکر میکنند و وارد بازار شدهاند، ما باید بتوانیم در کنار آنها قواعد بازی را بهخوبی اجرا کنیم برای تحقق این مهم هم باید استراتژی بدانیم.
این متخصص برندینگ را حاصل بازاریابی و استراتژی میداند و میگوید: متفکران این حوزه در برهههای زمانی مختلف با توجه به درکی که از موضوع داشتهاند، علم برندینگ را توصیف کردهاند، ما باید این هسته را شکافته و نسخهای به جامعه امروز ارائه کنیم تا بتوانیم کسبوکارها را جلو ببریم.
فامیله میگوید: «آکر» معتقد است برند یک دارایی غیرملموس بوده که به ارزش محصول یا خدمت اضافه میکند.
مارتین نیومایر معتقد است برند یک احساسِ عمیقِ درونی است که ما نسبت به یک محصول یا خدمت داریم و «ست گادین» معتقد است برند یک حس میانبری است که ما دنیای خود را بر اساس آن ترسیم میکنیم.
وی به سالها مطالعه و تحقیق در حوزه برندینگ اشاره میکند و میگوید: یکی از رؤیاهای من ارائه تعریفی از مفهوم برند بوده که با جامعه کنونی ایران همخوانی داشته باشد، برند را میتوان چنین تعریف کرد؛ همانند انسانی است که شخصیتی متفاوت دارد و دچار بیماری خاص بودن است.
یعنی برندها زاده میشوند، زندگی میکنند، صعود میکنند، سقوط میکنند و درنهایت میمیرند.
این محقق میگوید: به عبارتی برندها مثل تاکسیهای زردی هستند، که در همه جای شهر حضور دارند، شما را سوار میکنند، راننده داستان خودش را برای شما تعریف میکند و شما را به مقصد دلخواه خودش میبرد.
هر آن چیزی مثبتی که بین قلب (که از آن عشق و احساس میآید) و مغز یا ذهن (که از آن تصویر و ادارک میآید) با ما و یک محصول، یک خدمت، یک انسان، یک شهر، یک کشور و غیره قرار میگیرد، برند استوی بابیان اینکه امروزه برندها به یکی از عناصر اصلی زندگی آدمی تبدیلشدهاند، میگوید: علم هرچه قدر جلو میرود واژهها به عقب برمیگردند، یعنی برندها به دنبال ساختن قبیله هستند و سوپر برندها میخواهند برای خود مانند کمپانی اپل پیروان داشته باشند، ما اساساً در این قبیلهها زندگی میکنیم و لذت میبریم زیرا انسانها به زندگی در قبیله مثل گذشته علاقه دارند تشنه هر چیز نو هستند تا لذت ببرند، تشنه حرفهای جدید و ایدههای نو هستند.
این پژوهشگر بابیان اینکه به تعریف جامعی در مورد برند رسیدهام که باید با شما و مخاطبان در میان بگذارم، میگوید: هر آن چیزی مثبتی که بین قلب (که از آن عشق و احساس میآید) و مغز یا ذهن (که از آن تصویر و ادارک میآید) با ما و یک محصول، یک خدمت، یک انسان، یک شهر، یک کشور و غیره قرار میگیرد برند است.
حال میتواند نامش تمایز، احساسات درونی، تصویر، عشق، خاطره و هر آن چیز مثبت دیگری باشد و اگر منفی باشد آنتی برند است.
وی در ادامه به این مصرع از مولوی «هرکسی از ظن خود شد یار من»، اشاره میکند و میگوید: هرکسی برند را در ذهنش یکجور تعریف میکند، برند یک مفهوم است و ما نمیتوانیم بهراحتی یک مفهوم را تعریف کنیم، باید اجزایِ مفهوم را بشکنیم و جز بهجز تعریف کنیم.
برای مثال باید به مفهوم کارآفرینی اشارهکنم که بهراحتی نمیتوان تعریفش کرد، شاید بهتر باشد بگوییم ارزشآفرینی، زیرا کارآفرینان شجاعت دارند و ایده پرداز هستند و میخواهند کسبوکار راه بیندازند.
چرا شهروندان ایرانی به سراغ کالاهای خارجی میروند؟ دکتر فامیله میگوید: برندها از اهمیت بالایی برخوردار هستند و نیاز به مراقبت و مدیریت دارند که به آنتی برند تبدیل نشوند.
در سالهای بسیار دور نام آلمان با جنایتهای هیتلر گرهخورده بود، اما طی سالهای اخیر آلمانها برای تبدیل این آنتی برند به برندی مثبت تلاش کردند بهطوریکه در حال حاضر بسیاری از آلمان بهعنوان کشوری صنعتی با اقتصاد پیشرفته یاد میکنند.
وی در بخش دیگری به طرح این سؤال میپردازد که چرا ما در ایران نمیتوانیم صاحب یک برند قدرتمند باشیم و میگوید: شعار امسال حمایت از کالای ایرانی است حال متولیان امر به این سؤال پاسخ بگویند چرا شهروندان ایرانی به سراغ کالاهای خارجی میروند؟ این پژوهشگر با تأکید بر اینکه کارآفرینان ما هنوز مفهوم برند را بهدرستی متوجه نشدهاند، به طرح این سؤال میپردازد که برندینگ چه زمانی آغاز میشود؟ و در پاسخ میگوید: زمانی که انسان رؤیایی در سر دارد و برای تحقق این رؤیا ایده میپروراند برندسازی آغاز میشود.
وی بابیان اینکه جهانبینی یک کارآفرین در فرایند برندسازی به دیگران منتقل میشود، میگوید: برای مثال میتوان به برند «اپل» اشاره کرد که صاحبان این برند با طراحی سیب همان چیزی است که بر سر نیوتن فرود آمد و منجر به کشف قانون جاذبه شد، متفاوت اندیشیدن را به دیگران ارائه میکنند بهعبارتیدیگر یک کارآفرین در فرآیند برندینگ، نگرش و جهانبینی خودش را در قالب یک محصول یا خدمت به دیگران عرضه میکند.
تصویری که ژاپنیها از رختکن خود پس از حذف شدن از جام جهانی منتشر کردند را همه دیدند، ژاپنیها رختکن را تمیز و روی یک کاغذ از میزبانی روسیه تشکر کردند، این تصویری است که از مردم ژاپن در ذهن دیگر مردمان نقش میبندنداین محقق با طرح این سؤال که چرا ما نتوانستهایم برندی به دنیا معرفی کنیم، میگوید: برای مثال باید به جام جهانی بزرگترین رویداد ورزشی دنیا اشارهکنم که چندی پیش در کشور روسیه برگزار شد، حال این سؤال مطرح است که برنده جام جهانی چه کشوری بود؟ آیا فرانسه برنده این رویداد بزرگ ورزشی بود؟ در پاسخ باید بگویم درست است که کشور فرانسه برنده این رویداد بود ولی برخی شاید بگویند روسیه برنده واقعی بوده است زیرا توانسته ظرفیتهای کشورش را به میلیونها آدمی که از گوشه و کنار دنیا آمده بودند، معرفی کند.
وی میگوید: به نظر منِ متخصص برندینگ، ژاپنیها برنده واقعی این رویداد بزرگ بودند زیرا همه دنیا دیدند که ژاپنیها پس از اتمام بازیها زبالهها را از سطح ورزشگاه جمع کردند این اتفاق در فضای مجازی پیچید و بسیاری دیگر که به روسیه نرفته بودند نیز این حرکت ژاپنیها را دیدند.
آنها مردمی بودند که نگرش خودشان را به جهانیان عرضه کردند.
وی میگوید: تصویری که ژاپنیها از رختکن خود پس از حذف شدن از جام جهانی منتشر کردند را همه دیدند، ژاپنیها رختکن را تمیز و روی یک کاغذ از میزبانی روسیه تشکر کردند، این تصویری است که از مردم ژاپن در ذهن دیگر مردمان نقش میبندند.
حال اگر ما نگرش و جهانبینی قوی داشته باشیم میتوانیم در حوزه کسبوکاربهخوبی ورود کرده و نتایج خوبی نیز کسب کنیم.
فامیله معتقد است برندهای شخصی قوی توانایی خلق برندهای شرکتی بزرگ رادارند و میگوید: برندهای شخصی بزرگ تأثیر غیرقابلانکاری در توسعه برندهای شهری و کشوری دارند.
برای مثال باید بگویم؛ بسیاری از کشورهای مختلف جهان را با افراد مشهور میشناسیم، وقتی میگویم «مهاتیر محمد» به یاد مالزی میافتیم کشوری که طی ۲۰ سال اخیر و باوجود ایدههای خوب آقای دکتر مهاتیر محمد توانسته فرایند توسعهیافتگی را طی کند.
وی با اشاره به اینکه وقتی نام «گاندی» میآید ناخودآگاه به یاد کشور هندوستان میافتیم، گفت: برعکس این موضوع نیز وجود دارد و نام برخی اشخاص به آنتی برندهای تبدیلشده که ما را یاد یک شهر یا کشور میاندازد.
این متخصص با طرح این سؤال که چرا ما در ایران نتوانستهایم صاحب برندهای قوی باشیم و با برندهای دنیا رقابت کنیم، میگوید: ما نتوانستهایم فرهنگ پهلوانی خودمان را وارد کسبوکار کنیم، دوباره برمیگردیم به داستان قبیله، روزی ما خالق فلسفه بودهایم، آثار فلاسفه ایرانی، شعرا و بزرگان ادبیات ما در کشورهای دیگر تدریس میشود درحالیکه برندهای شخصی بزرگی مانند حافظ، مولوی، سعدی و غیره راداریم که نتوانستهایم از آنها استفاده کنیم.
ما برندینگ را با تبلیغات اشتباه گرفتهایم، در دنیای تبلیغات پیامها یکطرفه ارسال میشود و مغر را تحت تأثیر قرار میدهد، درحالیکه در حوزه برندینگ بهجز مغر مخاطب قلب و احساس وی نیز درگیر میشودوی میگوید: ما نتوانستهایم فرهنگ پهلوانی خود را وارد حوزه کسبوکار کنیم، درحالیکه ژاپنیها توانستهاند فرهنگ سامورایی خود را وارد این حوزه کنند و بهخوبی نیز از این فرهنگ بهرهبرداری کنند و از خود تصویری درست را به جهانیان عرضه کنند.
دکتر اکبری فامیله با تأکید بر اینکه ما مفهوم برندینگ را بهخوبی متوجه نشدهایم که اگر چنین میشد ما نیز محصولاتی را در قفسههای دیگر کشورها برای عرضه داشتیم، میگوید: ما برندینگ را با تبلیغات اشتباه گرفتهایم، در دنیای تبلیغات پیامها یکطرفه ارسال میشود و مغر را تحت تأثیر قرار میدهد، درحالیکه در حوزه برندینگ بهجز مغر مخاطب قلب و احساس وی نیز درگیر میشود.
این پژوهشگر بابیان اینکه ما نخواستهایم مفهوم زیباییشناسی را به حوزه کسبوکار وارد کنیم، میگوید: بهتر است تعریف دقیقتری از برندینگ را ارائه کنیم، برندینگ یعنی هر فرآیندی که انجام شود تا مردم عاشق شما، محصول یا خدماتتان، شهر یا مکانتان و کشورتان شوند.
وی در بخش دیگری به مقوله برندسازی مکان اشاره میکند و میگوید: وقتی به یک شهر بهعنوان کالا نگاه کنیم و بخواهیم سرمایهگذار و گردشگر داخلی و خارجی جذب کنیم تا بهواسطه این مهم کارآفرینی شهری، درآمد پایدار شهری و رضایت شهروندی ایجاد کنیم ناخودآگاه باید به سراغ برندسازی مکان یا شهر برویم.
وی میگوید: برندینگ شهری استفاده از تکنیکهای بازاریابی است تا شهر را هویت منحصربهفرد در ذهن شهروندان، بازدیدکنندگان، شرکتها و سرمایهگذاران تبدیل کنیم.
ترکیب چندبعدی بیمانندی از عناصر ارائهدهنده تمایزها و ارتباطاتی بر اساس فرهنگی برای همه مخاطبان موردنظر که تأثیرگذار است.
این محقق میگوید: شهرهای در دنیا وجود دارند که تا ۳۰ سال پیش شناختهشده نبودند ولی امروز همه در گوشه و کنار دنیا این شهرها را میشناسند.
برای مثال باید به شهر بارسلون اشارهکنیم که همه از آن بهعنوان شهر فرهنگ اروپا یاد میکنند.
تقریباً ۳۰ سال پیش این شهر شهرداری به نام «پاسکوال ماراگال» (Pasqual Maragall) داشت که تصمیم گرفت این شهر و مردمش را به دنیا معرفی کند.
بارسلون با ایده شهردارش جهانی شد وی میگوید: پاسکوال ماراگال پس از تحقیقات فراوان دریافت که «خوان ماریو» گرافیست معروف که بهواسطه نقاشی و پوسترهایش شهرت جهانی داشت و همچنین «آنتونی گادی» مجسمهساز و معمار معروف در شهر بارسلون زندگی میکردند، این شهردار برای معرفی بارسلون به دنیا برنامهریزی کرد مثلاً یک سال را سال گادی، سال طراحی نام نهاد و با استفاده از کمپینهای خلاقانه و مشارکت شهروندان بارسلونایی توانست ظرفیتهای بارسلون را به اروپا نشان دهد.
این محقق میگوید: درواقع شهردار بارسلون این شهر را به پاتوق تبدیل کرد و پای گردشگران زیادی به این شهر باز شد.
این اتفاق باعث شد که آقای شهردار تلاش کند و میزبانی رویداد جهانی بازیهای المپیک ۱۹۹۲ را به دست آورد، وی با این ایده توانست بارسلون را میزبان بزرگترین رویداد ورزشی دنیا کند و شهر را به جهان بشناساند و بارسلون را برند کند.
باید در پاسخ به آن دسته که وجود قومیتهای مختلف در کرج را تهدید میدانند بگوییم؛ یکی از جاذبههای شهر کرج وجود اقوام با فرهنگهای مختلف استوی با اشاره به اینکه همه شهر ونیز ایتالیا و کن فرانسه را بهواسطه برگزاری جشنوارههایشان میشناسند، میگوید: در ایران نیز چنین شهرها و شاید روستاهای وجود دارد، مانند روستای «ابیانه» و «کندوان» که بهواسطه معماری اشان شهرت جهانی دارند درحالیکه بارسلون چنین نبود و با ایده شهردارش به شهرت جهانی رسید.
این متخصص میگوید: بسیاری از شهرهای ایران با جاذبههای گردشگری زیبا و بینظیر نیازمند برنامهریزی در حوزه برندینگ هستند و در صورت تحقق این مهم میتوانند مانند بارسلون به جهان معرفی شوند.
فامیله میگوید: هویت یکی از پایههای علم برندینگ است، کرج بهواسطه همجواری با پایتخت شهری مهاجرپذیر است، بسیاری بر این باور هستند که وجود قومیتهای مختلف در کرج یک تهدید است، حال این سؤال مطرح میشود که کشورهای مانند استرالیا، مالزی، نیوزلند یا آمریکا که مهاجرپذیر هستند چگونه به برند تبدیلشدهاند؟ باید در پاسخ به آن دسته که وجود قومیتهای مختلف در کرج را تهدید میدانند بگوییم؛ یکی از جاذبههای شهر کرج وجود اقوام بافرهنگهای مختلف است.
وی با اشاره به اینکه کرج ظرفیت تبدیلشدن به سیتی برند را دارد، میگوید: جای خوشحالی است که شهردار کرج به بحث برندینگ شهری پرداخته و این مهم را در دستور کار دارد.
ما نیازمند برنامهریزی در حوزه برندینگ هستیم، مدیریت حوزه برندینگ نیازمند حضور افرادی است که این مفهوم را درک کردهاند اما متأسفانه شاهد جولان شرکتهای تبلیغاتی هستیم که دانش خاصی نیز در این حوزه ندارند.
این محقق با تأکید بر اینکه، رسانه، روابط عمومی، تبلیغات، بازاریابی و غیره ابزارهای برندینگ هستند، میگوید: ارتباطات در حوزه برندینگ از اهمیت بالایی برخوردار است، ما میتوانیم در این حوزه حرفهایی برای گفتن داشته باشیم لازمه تحقق این مهم برنامهریزی و تمرکز است.
مدیران شهری باید از علم برندینگ در حوزه مدیریت استفاده کنند زیرا نجات شهرها به نجات کشورها میانجامد بر کسی پوشیده نیست شهرها بازیگران اصلی هستند، امروزه ترکیه باوجود استانبول و آنتالیا و ایران باوجود تهران، اصفهان، شیراز و کرج مهم هستند.
وی معتقد است وقتی از شهرها حرف میزنیم یعنی از نگرشهای مختلف حرف میزنیم و اساساً برندسازی شهری یکی از سختترین موضوعات علم برندینگ در جهان است، فرقی نمیکند در این حوزه از نیویورک سخن بگوییم یا کرج.
وقتی صحبت از مدیریت شهری میکنیم باید از برنامههای شهری و جغرافیای شهری سخن به میان بیاوریم و به این سؤال پاسخ دهیم که چند پروژه بهواسطه تفکر برندینگ ساخته میشوند؟ چند پروژه در کشور پیوست برندینگ دارند؟ در نامگذاری پروژهها به چه میزان از علم برندینگ استفاده میشود؟ پیشازاین کرج را با آنتی برندهایی مثل زندان میشناختند درحالیکه طی سالهای اخیر بر روی این مسئله بسیار کارشده است تا آنتی برندها تبدیل به برند شوندوی با تأکید بر اینکه مدیران شهری باید تفکر برندسازی داشته باشند، میگوید: این تفکر باید آموزش داده شود، کرج شهر اقوام است، باید در این شهر پارک اقوام داشته باشیم، باید سرمایههای اجتماعی شهر را تبدیل به سفیران برند کنیم.
دکتر اکبری فاکیله تأکید میکند: پیشازاین کرج را با آنتی برندهای مانند زندانها و اعدامها میشناختند درحالیکه طی سالهای اخیر بر روی این مسئله بسیار کارشده است تا آنتی برندها تبدیل به برند شوند و دیگرکسی کرج را با زندانهایش نشناسد.
این نکته را نباید از خاطر دور داشت که مکانی که آنتی برند است، چیزی بهجز آنتی برند خلق نمیکند.
وی با تأکید بر اینکه کرج میتواند میزبان رویدادهای بزرگ ورزشی و فرهنگی باشد، میگوید: این شهر ظرفیت تبدیلشدن به پایتخت اقوام کشور را دارد به شرطی که مدیران برای این مسئله اهمیت قائل شده و این مهم را تهدید نبینند.
به مدیران شهری پیشنهاد میکنم برای هویت شهری کرج تلاش کنند و از موازی کاریها بپرهیزند و برای برندینگ شهر کرج سناریوی از پیش تعیینشده داشته باشند زیرا خروجی برند محصولی به نام اِلمان است که شهر کرج از آن خالی است.
این محقق با تأکید بر اینکه پروژهها باید پیوست برندینگ داشته باشند، میگوید: برای مثال بزرگراه شمالی کرج در حال ساخت است، باید کاری کنیم مسافرانی که از این بزرگراه عبور میکند به کرج فکر کند، در این بزرگراه باید المانهای ساخته شود که مسافران را مجبور به توقف کند.
برای مثال میتوان به پروژه برندسازی شهر تبریز اشاره کرد، وقتی موسیقی استانبولی برای کلیپ این پروژه استفاده شد، این پروژه شکست خوردوی ضمن ابراز تأسف از اینکه کلانشهر کرج برندی ندارد، میگوید: اینکه میبینید در پارک چمران جشنواره لالهها و باغ گلها برپا میشود فراخوانی به گذشته باغشهری کرج است.
مدیران شهری همانطور که به راههای دسترسی و حل معضل ترافیک میاندیشند بهتر است به طراحی المانهای شهری و منظر شهری نیز بیندیشند.
این پژوهشگر میگوید: کرج در کنار شهرهای اقماریاش کرج خواهد بود، کمال شهریها و محمد شهریها خودشان را کرجی میدانند، این شهر قطب تولید میوه است، در کنار کرج، کُردان قرار دارد که قطب تولید ماکارونی جهان است، مدیران شهری میتوانند اِلمانی از گندم با استفاده از ابزارهای الکترونیکی بسازند که هم روح باغشهری داشته باشد و هم از تکنولوژی روز استفاده کرده باشند.
وی در بخش دیگری به اجرای برخی پروژههای سیتی برندینگ اشاره میکند و میگوید: متأسفانه بسیاری از این پروژهها با شکست مواجه شدهاند، برای مثال میتوان به پروژه برندسازی شهر تبریز اشاره کرد، وقتی موسیقی استانبولی برای کلیپ این پروژه استفاده شد، این پروژه شکست خورد.
اکبری فامیله میگوید: ما نیازمند خرد متفکران حوزه برندینگ شهری و حمایت مدیران شهری هستیم تا بتوانیم به هدف نهایی برندینگ شهری که همانا رضایت شهروندان است دستیابیم.
کپی شد All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.
0 International License.
شرکت سیماگر یک شرکت معتبر نرم افزاری در زمینه طراحی استارت آپ، تولید نرم افزار، طراحی سایت ، سئو سایت، نرم افزار های حرفه ای تحت وب توزیع شده، برندینگ و تبلیغات، بازاریابی از جمله دیجیتال مارکتینگ میباشد که نشان از توان عملیاتی این شرکت در ارائه خدمات میباشد.
ما در تلاش هستیم تا با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی که امروزه مردم کشور عزیزمان ایران با آن دست و پنجه نرم میکنند با ارائه کار با کیفیت و قیمت مناسب باعث رضایت مندی مشتریان عزیزمان شویم و به عنوان مسئولیت اجتماعی خودمان سهمی در رونق کسب و کار های کشورمان داشته باشیم.
جهت مشاوره و استعلام قیمت میتوانید از طریق شماره تلفن های زیر به صورت مستقیم با ما در ارتباط باشید.