طراحی سایت در هیروشیما ژاپن

shape
shape
shape
shape
shape
shape
shape
shape

طراحی سایت در هیروشیما ژاپن از فرصت هایی است که شما را با ما آشنا کرده است ، بله شما از این طریق با ما آشنا شدید تا برای داشتن یک سفر درآمد زا در اینترنت آماده شوید. شاید تابحال این اتفاق برای شما افتاده باشه که رقیبتان در این اوضاع اقتصادی تلفن کاری اش زنگ خور به شدت زیادی دارد و شما در ذهنتان به این فکر فرو بروید که چرا کسب و کار شما که دقیقا هم صنف با او است چنین وضعیتی ندارد. ما برای شما این معما را حل خواهیم کرد شما با داشتن یک وب سایت حرفه ای و سئو کردن آن میتوانید در سطح اینترنت به قدری معروف شوید که پس از آن هر کاربری که نام فیلد شغلی شما یا کلماتی که معرف شغل شما هستند را در اینترنت و علی الخصوص در سایت گوگل جستجو کرد وب سایت شما جزو نمایش های برتر سایت گوگل قرار بگیرد و مشتری برای گرفتن خدمات و یا خرید محصول با کلیک بر روی سایت تان با شما ارتباط بگیرد.

شرکت سیماگر یک شرکت معتبر و باسابقه موفق در این زمینه است و با یک تماس و مشاوره آگاهانه شما را به حضور در اینترنت ترغیب خواهد کرد.

shape main-pic

فروش

021 79942

تلفن شرکت

021 2222 1223

تلفن همراه

0912 144 23 55

خدمات ما

منبع تصویر، Getty Images ۷۵ سال از زمانی که آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم روی شهرهای هیروشیما و ناگاساکی ژاپن بمب اتمی انداخت، می‌گذرد.

شمار تلفات بر اساس برآوردهای تخمینی به ثبت رسیده اما تصور می‌شود حدود ۱۴۰ هزار نفر از جمعیت ۳۵۰ هزار نفری هیروشیما در آن زمان و دست کم ۷۴ هزار نفر از ساکنان ناگاساکی جان خود در این بمباران‌ها از دست دادند.

در پی این بمباران‌ها ژاپن در ۱۴ اوت ۱۹۴۵ تسلیم متفقین شد و جنگ جهانی دوم به شکلی غیر‌منتظره در آسیا به پایان رسید.

این در حالی‌ است که منتقدان همیشه گفته‌اند ژاپن پیش از این بمباران‌ها هم در یک قدمی تسلیم بوده است.

بازماندگان بمباران‌ این دو شهر با نام هیباکوشا شناخته می‌شوند.

افرادی که با پیامدهای وحشتناکی از جمله مسمومیت ناشی از پرتوهای رادیواکتیو و آسیب‌های شدید روانی روبرو بودند.

لی کارن استو، عکاس خبری بریتانیایی متخصص روایت داستان زنانی است که شاهد رویدادهای مهم تاریخ بوده‌اند.

این گزارش حاصل گفت‌و‌گوی او با سه نفر از زنانی است که بمباران ۷۵ سال پیش را به روشنی به یاد دارند.

این گزارش حاوی جزئیاتی است که ممکن است برای برخی ناراحت‌کننده باشد.

ششم اوت ۱۹۴۵، روزی که بمباران اتمی هیروشیما اتفاق افتاد، تروکو ۱۵ سال داشت.

او دانشجوی دوم دانشکده پرستاری بیمارستان صلیب سرخ هیروشیما بود.

منبع تصویر، Lee Karen Stow تروکو اوئه‌نو در عکس چپ چند سال پس از بمباران اتمی به عنوان پرستار بیمارستان صلیب سرخ هیروشیما.

عکس سمت راست مربوط به سال ۲۰۱۵ بعد از اصابت بمب، خوابگاه دانشجویان در بیمارستان آتش گرفت.

تروکو کمک کرد شعله‌ها را خاموش کنند اما بسیاری از همکلاسی‌هایش در آتش ‌سوختند.

تنها خاطره او از هفته بعد از بمباران، روزها و شب‌های پر مشغله‌ای است که به درمان جراحت‌های وحشتناک قربانیان گذشت.

روزهایی که او و سایرین نه غذایی برای خوردن داشتند و نه آب کافی برای نوشیدن.

تروکو بعد از فارغ‌التحصیلی به کار در بیمارستان ادامه داد.

او در آنجا به جراحی‌های مربوط به پیوند پوست کمک می‌کرد.

در این جراحی‌ها بخشی از پوست ران بیمار برداشته و به نقاطی پیوند زده می‌شد که در اثر سوختگی گوشت اضافی آورده بودند.

او بعدتر با تاتسویوکی که خودش از بازماندگان بمباران اتمی بود، ازدواج کرد.

تروکو وقتی برای اولین بار حامله شد، نگرانی بود فرزندش زنده نماند یا سالم به دنیا نیاید.

منبع تصویر، Lee Karen Stow پزشکی در بیمارستان هیروشیما، توموکو دختر تروکو را معاینه می‌کند دخترش، توموکو سالم به دنیا آمد و این به او برای بزرگ کردنش شجاعت و انگیزه داد.

منبع تصویر، Lee Karen Stow توموکو با پدر و مادرش تروکو می‌گوید:‌ "هیچوقت در جهنم نبوده‌ام پس نمی‌دانم چه شکلی دارد.

اما جهنم احتمالا شبیه چیزی است که ما تجربه‌ کردیم.

هرگز نباید بگذاریم چنین چیزی تکرار شود.

" " عده‌ای برای از میان برداشتن سلاح‌های اتمی به سختی تلاش می‌کنند.

به نظرم در اولین قدم باید رهبران دولت‌های محلی را وادار کنیم دست به اقدام بزنند.

بعد از آن هم نوبت به رهبران دولت‌های ملی و کل جهان می‌رسد.

" منبع تصویر، Lee Karen Stow تروکو (بالا سمت چپ) با توموکو دخترش (فرد جلوی عکس) و کونیکو، نوه‌اش در سال ۲۰۱۵ توموکو می‌گوید: "مردم می‌گفتند تا ۷۵ سال هیچ سبزه یا درختی در این جا رشد نخواهد کرد،‌ اما هیروشیما دوباره به عنوان شهری با رودخانه‌ها و فضاهای سرسبز زیبا زنده شد.

" " با این حال جمعیت هیباکوشا همچنان از پیامدهای پرتوهای رادیواکتیو رنج می‌بردند.

در حالی که خاطرات هیروشیما و ناگاساکی دارد از ذهن مردم پاک می‌شود … ما در برهه‌ای سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌ایم.

" " آینده در دستان ماست.

دستیابی به صلح تنها در صورتی امکان دارد که قدرت تخیل داشته باشیم، به سایرین فکر کنیم، دریابیم چه کاری از دستمان برمی‌آید، دست به اقدام بزنیم و برای برپایی صلح هر روز بدون خستگی به تلاش‌های خود ادامه دهیم.

" کونیکو، نوه تروکو می‌گوید: " من جنگ یا بمباران اتمی را تجربه نکرده‌ام، موقعی هیروشیما را شناختم که از نو ساخته شده بود.

فقط می‌توانم آن را تصور کنم.

بنابراین به حرف‌های بازماندگان گوش می‌دهم و با تکیه بر شواهد،‌ حقایق مربوط به این رویداد را بررسی می‌کنم.

" منبع تصویر، Getty Images هیروشیما پس از بمباران اتمی " آن روز، همه چیز در آتش سوخت.

مردم، پرندگان، سنجاقک‌ها، چمن‌ها،‌ درختان، همه چیز.

بسیاری از مردمی که بعد از بمباران برای کمک یا در جستجوی خانواده و دوستان خود به شهر آمدند، جان باختند.

آن‌هایی که نجات یافتند هم با بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند.

" " من سعی کرده‌ام با بازماندگان هیروشیما و ناگاساکی ارتباط نزدیک‌تری برقرار کنم، همین‌طور با کارگران معدن اورانیوم و کسانی که در نزدیکی این معادن ساکن هستند، همچنین افرادی که در ساخت و آزمایش سلاح‌های اتمی نقش دارد و آن‌هایی که از بیماری‌های ناشی از آزمایش این سلاح‌ها رنج می‌برند.

" منبع تصویر، Yuki Tominaga امیکو اوکادا، بازمانده بمباران اتمی در هیروشیما تعداد سلاح‌های هسته‌ای دنیا تا ژوئن سال ۲۰۱۹ را نشان می‌دهد موقع بمباران اتمی هیروشیما، امیکو ۸ ساله بود.

خواهر بزرگ‌ترش، میه‌کو و ۴ نفر دیگر از خویشاوندان او کشته شدند.

بسیاری از عکس‌های امیکو و خانواده‌اش گم شدند.

اما آن‌هایی که در خانه‌ بستگان‌‌شان بودند از جمله عکس‌های خواهرش، سالم ماندند.

منبع تصویر، Courtesy of Emiko Okada امیکو در آغو شمادرش.

میه‌کو خواهرش هم در گوشه ایستاده امیکو می‌گوید: "آن روز صبح خواهرم هنگام ترک خانه گفت، بعدا می‌بینمت! او فقط ۱۲ سال داشت و سرشار از حس زندگی بود.

اما او هرگز برنگشت.

هیچکس نمی‌داند چه بر سرش آمد.

پدر و مادرم با ناامیدی همه جا دنبالش گشتند اما هرگز جسدش را پیدا نکردند.

به همین دلیل همیشه می‌گفتند او باید در جایی از دنیا زنده باشد.

" " مادرم آن زمان باردار بود اما بچه‌اش افتاد.

هیچ چیز برای خوردن نداشتیم و در مورد پرتوهای رادیواکتیو هم چیزی نمی‌دانستیم بنابراین هر چه به دستمان می‌آمد را بدون فکر کردن به این که آلوده است یا نه برمی‌داشتیم.

" " چون چیزی برای خوردن وجود نداشت، مردم دزدی می‌کردند.

غذا مهم‌ترین مشکل بود.

آب خوراکی خوشمزه به حساب می‌آمد! در ابتدا باید اینطور زندگی می‌کردیم اما مردم آن‌ روزها را فراموشی کرده‌اند.

بعد موهایم شروع به ریزش کرد و از لثه‌هایم خون می‌آمد.

همیشه احساس خستگی می‌کردم و باید دراز می‌کشیدم.

" منبع تصویر، Courtesy of Emiko Okada میه‌کو خواهر امیکو در لباس سنتی " آن زمان هیچ کس در مورد پرتوهای رادیواکتیو چیزی نمی‌دانست.

۱۲ سال بعد تشخیص دادند کم‌خونی آپلاستیک دارم.

هر سال تنها چند بار آسمان موقع غروب به رنگ قرمز پر‌رنگ درمی‌آید.

به قدری پر‌رنگ که صورت‌ها هم قرمز می‌شوند.

در این مواقع به یاد غروب روزی می‌افتم که بمباران اتمی اتفاق افتاد.

شهر سه روز و سه شب در آتش می‌سوخت.

" "از غروب‌ها متنفرم.

حتی الان هم غروب مرا به یاد شهر غرق در آتش می‌اندازد.

بسیاری از بازماندگان از دنیا رفتند بدون این که بتوانند در مورد این چیزها حرف بزنند یا خشم‌‌شان از بمباران را ابراز کنند.

آن‌ها نتوانستند پس من به جایشان حرف می‌زنم.

" منبع تصویر، Getty Images ویرانی هیروشیما در سال ۱۹۴۵ " بسیاری از مردم از واژه صلح حرف می‌زنند اما من از آن‌ها می‌خواهم دست به کار شوند.

از تک تک افراد می‌خواهم هر کاری از دست‌شان برمی‌آید، انجام دهند.

خودم هم دوست دارم کاری کنم تا فرزندان و نوه‌های‌مان -که آینده‌ ما هستند- در دنیایی زندگی کنند که بتوان هر روز در آن لبخند زد.

" آن روز صبح، در مورد حمله هوایی هشدار داده شده بود،‌ به همین دلیل ریکو در خانه ماند.

ریکو ۹ سال داشت که بمب اتمی روی ناگاساکی انداخته شد.

منبع تصویر، Lee Karen Stow ریکو هادا در ۵ و ۷۹ سالگی وقتی آژیر رفع خطر به صدا در آمد، او به معبدی نزدیک خانه رفت.

به دلیل هشدارهای مکرر حملات هوایی، بچه‌های محل به جای مدرسه در این معبد درس می‌خواندند.

بعد از ۴۰ دقیقه معلم کلاس را تعطیل کرد و ریکو به خانه برگشت.

او می‌گوید: " تا ورودی خانه‌مان رفتم و فکر کنم حتی یک قدم هم به داخل گذاشتم.

بعد ناگهان آن اتفاق افتاد.

نوری شدید از جلوی چشمانم رد شد.

ترکیبی از رنگ‌های زرد، خاکی و نارنجی در آن دیده می‌شد.

" "حتی فرصت نکردم فکر کنم با چه چیزی روبرو شده‌ام … در یک آن همه چیز به طور کامل سفید شد.

حس می‌کردم کاملا تنها مانده‌ام.

یک لحظه بعد، یک صدای غرش شدید شنیدم و بعد از حال رفتم.

" منبع تصویر، Getty Images خرابی‌ها پس از بمباران اتمی ناگاساکی " کمی بعد به هوش آمدم.

معلم‌‌مان گفته بود در مواقع اضطراری به پناهگاه‌های مخصوص حملات هوایی برویم.

پس در خانه به دنبال مادرم گشتم و با هم به پناهگاهی در محله‌مان رفتیم.

من حتی یک خراش هم برنداشته بودم.

کوه کونپیرا جانم را نجات داده بود.

اما اوضاع برای مردم در آن سوی کوهستان طور دیگری بود، آن‌ها وضعیت بسیار ناخوشایندی داشتند.

" خیلی‌ها از طریق کوه کونپیرا به سمت منطقه ما فرار کردند.

مردمی با چشمانی بیرون‌زده و موهایی آشفته که سوختگی‌های شدید داشتند و پوست‌شان آویزان بود.

مادرم حوله و ملافه از خانه آورد و به همراه سایر زنان محل مردم در حال فرار را به سمت سالن سخنرانی یک کالج بازرگانی در همان نزدیکی هدایت کردند تا بتوانند آنجا دراز بکشند.

"آن‌ها آب می‌خواستند.

از من خواسته شد به آن‌ها آب بدهم.

پس یک کاسه پیدا کردم و از رودخانه‌ای در نزدیکی برایشان آب آوردم تا بنوشند.

آن‌ها بعد از خوردن یک جرعه آب می‌مردند.

همه یکی بعد از دیگری جان دادند.

" " تابستان بود و برای جلوگیری از جمع شدن کرم‌ها، حشرات و بوی بد، اجساد باید به سرعت سوزانده می‌شدند.

کوهی از جنازه‌‌‌ در استخر کالج درست کردند و با تکه‌های چوب سوزاندند.

به سختی می‌شد فهمید این افراد که بودند.

مرگ‌شان مثل انسان‌ها نبود.

" منبع تصویر، Courtesy of Reiko Hada ریکو هادا به همراه پدرش و در سمت راست با خواهر بزرگش " امیدوارم نسل‌های آینده هرگز چنین چیزی را تجربه نکنند.

هرگز نباید اجازه دهیم این سلاح‌های اتمی مورد استفاده قرار بگیرند.

" "این انسان‌ها هستند که صلح را بوجود می‌آورند.

حتی اگر در کشورهای مختلف زندگی کنیم و به زبان‌مان متفاوت حرف بزنیم، آرزوی صلح برای همه‌مان یکسان است.

" منبع تصویر، Lee Karen Stow ریکو هادا All photographs subject to copyright.

© 2020 بی بی سی.

بی بی سی مسئول محتوای سایت های دیگر نیست.

سیاست ما درباره لینک دادن به سایت های دیگر.

image
shape
shape
shape
shape
shape
shape
shape

ارتباط با ما

image

شرکت سیماگر یک شرکت معتبر نرم افزاری در زمینه تولید نرم افزار، طراحی سایت، سئو سایت ، نرم افزار های حرفه ای تحت وب توزیع شده، برندینگ و تبلیغات ، بازاریابی از جمله دیجیتال مارکتینگ میباشد که نشان از توان عملیاتی این شرکت در ارائه خدمات میباشد. ما در تلاش هستیم تا با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی که امروزه مردم کشور عزیزمان ایران با آن دست و پنجه نرم میکنند با ارائه کار با کیفیت و قیمت مناسب باعث رضایت مندی مشتریان عزیزمان شویم و به عنوان مسئولیت اجتماعی خودمان سهمی در رونق کسب و کار های کشورمان داشته باشیم.

جهت مشاوره و استعلام قیمت میتوانید از طریق شماره تلفن های زیر به صورت مستقیم با ما در ارتباط باشید

نمونه کارها

shape
shape
shape
shape

انواع خدمات

image
map